در کدام مناطق ساخت سوله دردسرساز می شود؟

پشت هر پروژه ساخت سوله موفق، مجموعه ای از تصمیم های دقیق و مهندسی شده قرار دارد؛ تصمیم هایی که از دل خاک و باد و رطوبت و زلزله بیرون می آیند؛ اما وقتی همین تصمیم ها ساده انگاشته شوند، سازه ای که باید نماد استحکام باشد، به نقطه ای برای آغاز خسارت بدل می شود.
در بسیاری از مناطق ایران، ساخت سوله نه تنها پرخطر، بلکه از نظر فنی و قانونی ممنوع است. شناخت این مناطق و دلایل این ممنوعیت، مرز میان «سازه ای پایدار» و «فاجعه ای مهندسی» را مشخص می کند.
زمین؛ نقطه شروع یا آغاز سقوط
در ظاهر، زمین صاف و هموار همیشه گزینه ای ایده آل برای شروع مراحل ساخت سوله خرپایی، تیرورقی، قوسی و ... به نظر می رسد، اما مهندسان می دانند که ظاهر زمین، همه حقیقت نیست. خاک های رسی و اشباع شده از آب، مانند مناطقی از شمال کشور، ظرفیت باربری لازم برای تحمل وزن بالای سوله را ندارند. در چنین نقاطی، اگر بدون بررسی ژئوتکنیک اقدام به ساخت شود، فونداسیون به مرور زمان نشست کرده و سازه را دچار انحراف یا شکست می کند.
در واقع، خاک سست دشمن خاموش هر پروژه ساخت سوله است. اصلاح این خاک ها نیازمند شمع کوبی، ستون گذاری عمیق یا تزریق بتن مخصوص است؛ روش هایی که گاهی هزینه شان از کل بودجه اولیه پروژه هم فراتر می رود.
آب های سطحی و سیلاب ها؛ تهدیدی که دیده نمی شود
هر سال، گزارش هایی از تخریب سوله ها و انبارها به دلیل سیلاب منتشر می شود؛ اتفاقی که ریشه آن در انتخاب اشتباه محل ساخت است. زمین هایی که در مسیر رودخانه های فصلی، مسیل ها یا دشت های سیلابی قرار دارند، حتی اگر در بیشتر ماه های سال خشک باشند، در فصل بارندگی به کابوسی برای هر سازنده تبدیل می شوند. در مراحل ساخت سوله، تحلیل نقشه های توپوگرافی و مسیر جریان آب های سطحی از نخستین و حیاتی ترین اقدامات است. نادیده گرفتن همین نقشه ها می تواند منجر به فروپاشی کل پروژه شود. سازمان های محلی در چنین مناطق پرخطر، معمولاً مجوز ساخت صادر نمی کنند، چراکه خسارات بعدی نه تنها مالی بلکه جانی خواهد بود.
زمین های زلزله خیز؛ لرزشی که پروژه ساخت سوله را می لرزاند
ایران روی کمربند لرزه ای قرار دارد و برخی استان ها از جمله تهران، کرمان، فارس و قزوین، در ردیف نواحی با ریسک بالای زلزله طبقه بندی می شوند. در این مناطق، هرگونه مراحل ساخت سوله صنعتی، باید مطابق ضوابط لرزه ای و آیین نامه های مقاوم سازی طراحی شود. سوله ها به دلیل دهانه های بزرگ و ارتفاع زیاد، نسبت به ساختمان های معمولی حساس ترند؛ بنابراین کوچک ترین خطا در طراحی یا جوشکاری می تواند در زمان زلزله فاجعه بار باشد.
در نواحی فعال گسل، ساخت سوله بدون رعایت استانداردهای لرزه ای ممنوع است. مهندسان موظف اند در طراحی فونداسیون، قاب های مقاوم و اتصالات، حداکثر ضریب اطمینان را لحاظ کنند تا سازه بتواند در برابر نیروهای جانبی زلزله تاب بیاورد.
رطوبت و شوری؛ دشمن پنهان فولاد
در مناطق جنوبی کشور، به ویژه اطراف خلیج فارس، هوا به شدت مرطوب و شور است. این دو عامل، بزرگ ترین دشمن فولاد به شمار می روند. حتی اگر در چنین مناطقی از فولاد گالوانیزه یا پوشش های رنگی استفاده شود، باز هم بدون تهویه مناسب و نگهداری منظم، خوردگی و زنگ زدگی به مرور زمان سازه را از درون می بلعد. در این شرایط، ساخت سوله تنها زمانی مجاز است که طراحی سازه شامل پوشش های ضدخوردگی تخصصی، تهویه کنترل شده و برنامه منظم بازبینی فنی باشد. سازمان بنادر و مناطق آزاد معمولاً برای این مسئله مقررات سختگیرانه ای دارند، زیرا فرسودگی زودهنگام سوله در این مناطق می تواند باعث بروز خطرات جانی برای کارکنان شود.
شیب زمین و تهدید تعادل سازه
سوله برخلاف ساختمان های سبک، به سطحی کاملاً هموار نیاز دارد. کوچک ترین اختلاف ارتفاع در زمین، نیروهای جانبی و گشتاورهای ناخواسته ای ایجاد می کند که در طول زمان، موجب خمش یا شکست اعضای سازه می شود.
در دامنه های کوهستانی مانند البرز و زاگرس، اغلب مراحل ساخت سوله با محدودیت های جدی مواجه اند. عملیات خاک برداری، دیوار حائل و اصلاح شیب از نظر فنی ممکن است، اما در بسیاری از نقاط به دلیل خطر رانش زمین یا آسیب به پوشش گیاهی، مجوز ساخت صادر نمی شود. در نتیجه، زمین های شیب دار از گزینه های نامناسب برای پروژه ساخت سوله به شمار می آیند، مگر اینکه مطالعات ژئوتکنیک بسیار دقیقی انجام شود.
بادهای سهمگین؛ آزمون واقعی استحکام ساخت سوله
در برخی استان ها مانند سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و بخش هایی از یزد، بادهای موسمی و تند از چالش های اساسی در طراحی سوله محسوب می شوند. در این مناطق، سازه باید در برابر نیروهای افقی و مکش های باد مقاومت بالایی داشته باشد. استفاده از اتصالات تقویت شده، فونداسیون سنگین تر، ورق های سقفی ضخیم و طراحی آیرودینامیک از الزامات اصلی است. اگر مهندسان این موارد را رعایت نکنند، حتی در اولین طوفان، سقف یا دیواره های سوله ممکن است از جا کنده شود. به همین دلیل، بسیاری از نهادهای محلی، بدون ارائه مدارک فنی مقاومت در برابر باد، مجوز ساخت سوله صادر نمی کنند.
محدودیت های قانونی و شهری در ساخت سوله
علاوه بر شرایط طبیعی و اقلیمی، قوانین شهری و منطقه ای نیز در تعیین محل مجاز برای ساخت نقش مهمی دارند. در برخی شهرها، طبق طرح های جامع، ساخت سوله تنها در مناطق صنعتی خاص مجاز است. فاصله از جاده های اصلی، منابع آب و مناطق مسکونی از جمله معیارهایی است که در صدور مجوز مؤثر است. بی توجهی به این ضوابط می تواند باعث توقف پروژه در میانه راه شود؛ یعنی سازنده پس از هزینه کرد فراوان، مجبور به تعطیلی پروژه یا جابجایی سازه خواهد شد. از این رو، پیش از هر اقدامی، بررسی مقررات محلی از طریق شهرداری، نظام مهندسی یا اداره راه و شهرسازی، یکی از مهم ترین مراحل ساخت سوله به شمار می رود.
خاک، آب، باد و قانون؛ چهار مرز ممنوعه برای ساخت سوله
اگر بخواهیم عوامل اصلی ممنوعیت ساخت سوله در برخی مناطق کشور را خلاصه کنیم، چهار رکن اساسی وجود دارد:
۱. خاک سست یا رسی که نمی تواند وزن سازه را تحمل کند.
۲. سیلاب یا آب های سطحی که زمین را در زمان کوتاهی ویران می کنند.
۳. زلزله و لرزش های گسل که پایداری فونداسیون را تهدید می کند.
۴. رطوبت، شوری و بادهای شدید که فولاد را می فرسایند و سقف ها را می کَنند.
هرکدام از این عوامل اگر در طراحی و مکان یابی نادیده گرفته شوند، نتیجه ای جز فاجعه ندارند. بسیاری از سوله هایی که در سال های اخیر دچار تخریب یا فرسودگی زودرس شده اند، قربانی بی توجهی به همین نکات بوده اند.
جمع بندی
گاهی طبیعت به زبانی ساده می گوید «اینجا نساز». این هشدار را می توان در خاک رطوبت زده، در شیب کوه، یا در وزش بی امان باد حس کرد. بی توجهی به این نشانه ها، نه فقط هزینه های سنگین مالی، بلکه آسیب به جان انسان ها را به همراه دارد. هر پروژه ساخت سوله باید با مطالعه زمین، شرایط اقلیمی، ضوابط شهری و تحلیل فنی آغاز شود. این همان نقطه ای است که تفاوت میان سازنده حرفه ای و پیمانکار سودجو نمایان می شود. ساخت سوله، تنها فرایند نصب تیر و ستون نیست؛ گفت وگویی است میان انسان و زمین، میان مهندسی و طبیعت. و تا زمانی که این گفت وگو با احترام و دانش همراه باشد، هیچ سازه ای در مسیر باد و باران و لرزش فرو نخواهد ریخت.