سرزمین آریایی : همیشه در ابتدای دوران نامزدی ، اغلب زوج ها و بخصوص دختران ، در رویا هایشان ، رابطه ای بدون دغدغه و همراه با اینکه به آرزوهایشان می رسند و همسرشان فقط و فقط مال آنها است و تابع اوامرشان ، را می پرورانند و هنگامی که می بینند این رابطه ، با رویا های آنها تطبیق ندارد و واقعیت ، چیز دیگری است ، یا با خودسان درگیر هستند و با افکار گوناگون ، در پی این هستند که همسرشان را در انحصار گرفته و به نحوی رابطه را با خانواده همسر و اطرافیان ، محدود و یا گاها بصورت لفظی ، نزاع می کنند. ولی این اصلا به نفع هیچ کدام از طرفین نبوده و ریشه های تنفر و پایه های یک زندگی خالی از عشق را بنیان می نهند. در اکثر موارد ، خانواده همسر ، در ردیف اول اتهام بوده و محکوم می گردد. ولی باید بدانید که نیازی نیست کدورت ، سخنان ، رفتارها و ... خانواده همسر و سایر ین را به حساب همسرتان گذاشته و رابطه و زندگی شیرینی را که با عشق پایه گذاری کرده اید ، با بهانه گیریها و اتهامات نابجا و ... به همسر ، ویران کنید. رابطه زیبا و شادتان را حفظ و مساله را با صحبت کردن و پیدا کردن راه حل مناسب رفع نمایید. در ادامه چند راهکار که می توانند به شما در حل این موارد کمک کنند را مطرح نموده ایم که امید واریم مفید واقع گردد.
آیا شما با خانواده همسرتان ازدواج کردهاید؟
این به نوعی اتفاق افتاده است. شما با پدرومادری در ارتباط هستید که سالهای سال برای همسرتان تلاش کردهاند. همسرتان فرزند آنهاست و بیشک تعلق خاطر عمیقی میان آنها برقرار است. دقیقا همان احساس پیوند و دلبستگی ای که شما به پدرومادرتان دارید. برقراری تعادل میان پیوند جدید عاطفی شما و همسرتان و پیوند دیرینهای که با خانواده هایتان دارید بسیار سخت است. اکنون شما خانواده جدید خودتان را تشکیل داده اید و باید به شیوه خودتان زندگی کنید. اما ممکن است به دلیل رفتارها یا عادتهای خاص خانوادگی همسرتان یا در بعضی از موارد دخالتهایشان یا وابستگی بیش از اندازه همسرتان به آنها دچار مشکلات جدی و تازهای بشوید. زمانی که ارتباط میان شما با خانوادههایتان در تعادل و تعامل درست قرار داشته باشد هرکدام از شما موجودیت و هویتاش را براحتی و بدون هیچ نوع تنشی حفظ میکند. اما زمانی که شخصیت و هویت زندگی خانوادگیتان به خاطر دخالتهای مادر شوهر و پدر زن تحت تأثیر قرار بگیرد همه چیز ناراحتکننده میشود گویا آنها به اتاق خوابتان آمدهاند یا آشپزخانهتان را زیر نظر دارند و کودکتان را آنها تربیت میکنند.
با وجود همه تنشهایی که ممکن است از همان ابتدا با خانواده همسرتان داشته باشید لزومی ندارد همسرتان را متهم کنید یا از این رابطه فرار کنید. فقط باید راه تعامل درست با آنها را بسازید.
یک قدم به عقب
اگر فکر میکنید رابطه نزدیک با خانواده همسر آسیب جدی به زندگیتان میزند، احساس بدی در شما ایجاد میکند و روابطتان را به هم میریزد با همسرتان به این تصمیم مشترک برسید که از آنها فاصله بگیرید. اگر در یک ساختمان زندگی میکنید، خانههایتان را جدا کنید، اگر هفتهای ۳ بار مجبور بودهاید با هم دیدار کنید آن را به هفتهای یک بار کاهش دهید، اگرحتی در یک شهرزندگی میکنید و بازهم از دخالتهایشان در امان نیستید شهر محل زندگیتان را تغییر بدهید. وقتی یک فاصله معقول با خانوادهها ایجاد کنید کمتر آزار و خشونت را حس میکنید. یک نکته اساسی دیگر این است که شما نمیتوانید رفتار و عادات دیگران را تغییر بدهید. شما نمیتوانید مگر اینکه آنها از شما کمک بخواهند. هرچند آنها واقعاً نیاز به تغییر رفتارهایشان دارند اما شما نمیتوانید کاری بکنید. تنها کاری که میتوانید انجام بدهید کنترل رفتارهای خودتان است. می توانید واکنشهایتان را کنترل کنید یا تغییرشان بدهید. اگر شما شیوه عمل و نوع رفتارتان را تغییر بدهید آنها نیز به شیوهای متفاوت عمل خواهند کرد. حتی اگر خانواده همسرتان بهترین خانواده دنیا هم باشند باز هم باید برای زندگی زناشوییتان حریمهایی را حفظ کنید. حریمهایی مناسب و معقول که دردسرهای آینده را کم میکنند. اگر از همان روزهای اول زندگی، محدودیتهای مناسب را برقرار کنید در آینده رابطه بهتری با خانواده همسرتان خواهید داشت.