دادگاه عالی نپال چندی پیش حکم کرده که کوماری نیز چون سایر کودکان باید از حق رفتن به مدرسه برخورار شود. دادگاه اعلام کرده است: هیچ توضیحی وجود ندارد که این دختران که در سنین پیش از بلوغ به سر میبرند و به کوماری شهرت دارند، از سنتی رنج ببرند که به قرنهای گذشته ارتباط دارد. کوماری نپال در حال حاضر ۹ ساله است. این حکم ۳ ماه پس از از بین رفتن پادشاهی ۲۴۰ ساله هندو بر سرزمین نپال صادر شده است.
خانه «کوماری» که در نپال به آن «کوماری غار» گفته میشود. کوماری به معنای «باکره» و یا «کودک خردسال» است.
در فرهنگ و آداب و رسوم نپال، کوماری به عنوان یک الهه زنده برگزیده میشود و در نقش الهه «پرواتی» پرستیده میشود.
پرواتی همسر «شیوا» از ایزدان هندو است.
کوماری در حالی که بر پشت کاهنان هندو حمل میشود از معبد بیرون خواهد آمد؛ چرا که کوماری اجازه ندارد بر روی زمین راه برود. زیرا او خودش یک الهه است و هندوها زمین را نیز به عنوان الهه مادر میپرستند و یک الهه نمیتواند بر روی الهه دیگر پا بگذارد. برای همین کوماری بر روی شانههای کاهنان هندو حمل میشود. بعد از آن کوماری داخل کجاوهای که کاهنان آن را حمل میکنند، خواهد نشست. مردان، الهه کوماری را به معبد میبرند و در آن جا کوماری به عنوان الهه مادر پرستیده خواهد شد. مردم در معبد کوماری و کجاوهی او را میپرستند . کوماری یک چشم بر پیشانی خود دارد. آن چشم بسیار معروف است و به عنوان چشم سوم نشانهای از دانش است. کوماری معمولا از این خانه خارج نمیشود. تنها ۱۳ بار در سال برای مراسم مذهبی از خانه خارج میشود . تا زمانی که کوماری به سن بلوغ برسد و پریود بشود یک الهه باقی میماند. بعد از آن به خانه خودش میرود و کوماری باکرهیبعدی انتخاب میشود. بر پایهی فرهنگ هندوئیسم، عادت ماهیانه «ناپاک» و «نجس» است، پس اگر این دختر ناپاک باشد، دیگر نمیتواند یک کوماری یا الهه باشد و از این محل بیرون برده میشود. در فرهنگ هندوئیسم هر زنی در طول زندگی خود یک دوره ناپاکی پنج ساله دارد که با شروع عادت ماهیانه آغاز میشود. در این دوره زنان اجازه ورود به معابد، آشپزخانه و آشپزی را ندارند و حتی اجازه تماس با آب و آلوده کردن آن را هم ندارند. در آن دوره، زنان «نجس» و «غیر قابل لمس کردن» هستند. آنها حتی اجازه همخوابی با همسران خود را هم ندارند. در آن دوره زنان در محلی دور از دسترس، مانند کوهستانها نگهداری میشوند. هر ساله بسیاری از کوماریها میمیرند. زیرا آنها اجازه ندارند داخل خانهها زندگی کنند و بیرون از خانه میخوابند. جاهایی مثل گاوداری یا غارهای کوچک کوهستانها. گاهی حیوانات وحشی مثل شیر و پلنگ به آنها حمله میکنند و یا حتی مجرمان ولگرد نیز به آنها حمله میکنند. این شرایطی است که ما با آن درگیریم و سازمانهای غیردولتی بسیاری در این زمینه مشغول فعالیت هستند. این واقعا شرایط درستی نیست و دست کم باید به آنها اجازه داده شود شبها سرپناهی داشته باشند.