آرامگاه لسان الغیب و هنر معمار فرانسوی
سرزمین آریایی: همه ایرانیان و بسیاری از مردمان ملل گوناگون ، کم و بیش با اشعار بزرگ شاعر قرن هشتم آشنا هستند و بسیاری از مراسم خود را مانند شب یلدا ، عید نوروز و ....با خواندن اشعار زیبای حافظ و گرفتن فال زینت میبخشند. حافظ نزد بسیاری از پادشاهان از محبوبیت بالایی برخوردار بوده است. در ادامه با هم مروری داریم بر چگونگی ساخت و معماری این آرامگاه از گذشته تا حال.
خواجه شمس الدین محمد شیرازی، غزل سرای بزرگ، متخلص به حافظ و ملقب به لسان الغیب و ترجمان الاسرار، در آغاز سده هشتم هجری در شیراز متولد و در سال ۷۹۲ ه. ق. در شیراز درگذشت. حافظ ،قرآن را بنابر گفته خود، بر چهارده روایت، از بر بوده و از این رو حافظ خوانده شده است. وی علاوه بر جایگاه بسیار والایی که در شعر فارسی دارد، جایگاهی بس رفیع در علوم ادب عربی نیز داراست.
حدود ۶۵ سال پس از وفات حافظ، یعنی در سال ۸۵۶ ه. ق. مصادف با ۱۴۵۲ م. شمس الدین محمد یغمایی، وزیر میرزا ابوالقاسم گورکانی؛ حاکم فارس، برای اولین بار عمارتی گنبدی شکل بر فراز مقبره حافظ بنا کرد و در جلو این عمارت، حوض بزرگی ساخت که از آب رکن آباد پر می شد.
این بنا یک بار در اوایل قرن یازدهم هجری، در زمان حکومت شاه عباس کبیر و دیگر بار، ۳۵۰ سال پس از وفات حافظ، به دستور نادرشاه افشار مرمت شد. در سال ۱۱۸۷ ه. ق. کریم خان زند بر مقبره حافظ، بارگاهی به سبک بناهای خود ساخت و بر تربتش سنگی مرمرین نهاد که امروز نیز باقی است. دو غزل از حافظ به خط حاج آقاسی بیگ افشار بر آن نوشته شده که مطلع آن دو غزل چنین است:
مژده ی وصل تو کو کز سر جان برخیزم طایر قدسم و از دام جهان برخیزم
ایدل غلام شاه جهان باش و شاه باش پیوسته در حمایت لطف الله باش
"حافظ"
بعد از عمارتی که کریم خان زند بر مقبره حافظ ساخت در طول ۱۶۰ سال، تعمیرات متعددی به وسیله اشخاص خیرخواه انجام گرفت تا آنکه در سال ۱۳۱۵ به کوشش شادروان علی اصغر حکمت، بنای کنونی با بهره گیری از عناصر معماری روزگار کریم خان زند و یادمان های حافظیه، توسط آندره گدار فرانسوی طراحی و به اجرا در آمد.
آندره گدار که بود؟
آندره گدار در سال ۱۸۸۱ میلادی در شهر چومونت در کشور فرانسه به دنیا آمد. او در دانشکده ی هنرهای زیبای پاریس در رشتهی معماری و باستانشناسی تحصیل کرد. او باستانشناس و معمار و متخصص در صنایع ایرانی و اسلامی و خاور میانه بود. بیشتر وقت گدار در زندگی در پرداختن به باستانشناسی و معماری در خاورمیانه، خصوصا ایران گذشت. گدار در اوایل دورهی پهلوی به ایران آمد و به استخدام دولت ایران درآمد. او در ایران مسئولیتهایی از قبیل «مدیر اداره عتیقیات» (باستانشناسی و موزه)، «فعالیتهای پژوهشی و شناسایی و ثبت آثار فرهنگی ایران»، «انتشار نشریهی باستانشناسی» با همکاری همسرش یدا گدار و ماکسیم سیرو، «بنیانگذاری دانشکده ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران»، «ریاست و استادی دانشکده ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران» و …داشته است. گدار در ابتدا به دعوت دولت وقت ایران و جهت سازماندهی و راهاندازی اداره کل باستانشناسی به ایران آمد.
شاید بسیاری نمی دانستند که طراح آرامگاه حافظ و بسیاری از بناهای ایرانی، یک فرانسوی ِ دوستدار ایران است. آنچه امروزه به عنوان آرامگاه حافظ در شیراز وجود دارد، در سال ۱۳۱۴ شمسی ساخته شده است. در این سال علیاصغر حکمت، وزیر فرهنگ زمان با همکاری علی ریاضی، رئیس فرهنگ استان فارس و با نظارت علی سامی، محقق و باستانشناس و استاد دانشگاه، طرحی را که آندره گدار، ایرانشناس و معمار فرانسوی پیشنهاد کرده بود، روی آرامگاه حافظ پیاده کردند.
گدار در ایران کارهای فراوان فرهنگی و باستانشناسی به سامان رساند که یادگار برجسته و مهم او را که هنوز قطب فرهنگی تهران است میتوان دانشگاه تهران و نقشهی عمومی آن و برخی دانشکده ها و تالارهای آن دانست. از سویی بسیاری، ترکیب همدلانهی سنت و معماری در مقبره ی حافظ را یکی از بزرگترین موفقیتهای آندره گدار به شمار میآورند. این کلاه فرنگی که از همه جهات باز است و در باغ بهشتآسای حافظیه شیراز قرار گرفته است تسلط کمنظیر معمار آن در استفاده از سنتهای ایرانی را به تصویر میکشد.
نماد شناسی
آرامگاه حافظ در مقابل یکی از شلوغترین و پررفتوآمدترین خیابانهای شیراز قرار گرفته و نمای آرامگاه از خیابان مذکور غیرقابل مشاهدهاست. این خیابان نماد اسارت در جهان صنعتی و مدرن است؛ چنانچه نمیتوان از طریق آن، آرامگاه حافظ را که نماد افکار و اندیشههای عرفانی اوست، نظارهگر بود. بخش جنوبی آرامگاه نماد دنیای مادی و ظواهر فریبنده آن است. با نزدیکترشدن به آرامگاه، انسان از بند هواهای نفسانی آزاد شده و بالارفتن از ایوان به منزله معراج عرفانی و سیر و سلوک در دنیای ملکوت است. به تدریج آرامگاه که نماد خورشید است، نمایان میشود و پایینآمدن از ایوان، نماد تعظیم در برابر این خورشید درخشان است. ایوان از ۲ ردیف پلهکان تشکیل شده که هر ردیف شامل ۹ پلهاست. در ادبیات فارسی، ۹ عدد آسمانها بوده و مقدس شمرده میشود.
بخش شمالی آرامگاه نماد دنیای ملکوت است؛ چراکه در این قسمت به آرامگاه میرسیم که نماد دستیابی به حقایق و رمزورازهای دنیا است. این بخش شامل ۸ درب ورودی و خروجی است؛ همچنین آرامگاه نیز از ۸ ستون سنگی تشکیل یافتهاست. عدد ۸ نماد سده هشتم (سدهای که حافظ در آن میزیسته) و هشت درب بهشت است.
نمای بیرونی گنبد آرامگاه، نماد آسمان بوده و به شکل کلاه درویشان ترک است. گنبد از دورن با رنگهای مختلف عرفانی آراسته شدهاست؛ آبی فیروزهای (نماد بهشت)، سرخ ارغوانی (نماد شراب ازلی)، سیاه و سفید (نماد شب و روز) و قهوهای سوخته (نماد خاک) است.
محوطه شمالی
در این محوطه آرامگاه حافظ و درختهای نارنج و دو حوض مستطیل بزرگ شرقی و غربی نیز در این قسمت وجود دارد که این حوضها منبع آب حوضهای بزرگ باغ ورودی است. حافظ شناسی (مساحت ۳۳۰ مترمربع)، کتابخانه (مساحت ۴۴۰ مترمربع) و فروشگاه محصولات فرهنگی نیز در این ناحیه قرار گرفتهاست.
سنگ مزار
سنگ مزار حافظ به ارتفاع یک متر از سطح زمین قرار گرفته و به وسیله پنج ردیف پلکان مدور احاطه شدهاست. بر فراز بارگاهش گنبدی مسی به شکل کلاه دراویش (ترک ترک) بر روی هشت ستون به ارتفاع ده متر، بنا شدهاست و از درون با کاشیهای هفت رنگ معرق کاشی کاری شدهاست. همچنین در سقف آرامگاه هشت بیت بر روی سنگهای یکپارچه با خط ثلث نگاشته شدهاست. از غزل:
رواق چهار ستونه (بیست ستون)
رواق چهار ستونه کریم خان زند به صورت تالاری وسیع، دارای بیست ستون سنگی بلند، ۵۶ متر و طول و ۷ متر عرض در آمدهاست به گونهای که چهار ستون عهد کریم خانی در وسط این بنا قرار گرفتهاست. بر روی دیوارهای دو طرف رواق، سنگهای مرمرین نهاده شدهاست و بر فراز این سنگها، کتیبهای قرار گرفته که بر روی آن غزل:
مایه محتشمی خدمت درویشان است روضه خلدبرین خلوت درویشان است
از روی خط میرعماد توسط هنرمندان شیرازی بر روی سنگ مرمر نقر شدهاست. این رواق که از نظر ارتفاع از تمام نقاط حافظیه بالاتر است حافظیه را به حیاط شمالی و حیاط جنوبی تقسیم کردهاست .
آب انبار
در زیر رواق چهار ستون آب انبار حافظیه قرار گرفتهاست. آب انبار حافظیه به صورت کانال در وسط رواق بیست ستونه قرار دارد و حافظیه را به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم کرده، به گونهای که مقبره حافظ در ناحیه شمالی قرار گرفتهاست.
آرامگاه خاندان قوام
سمت چپ رواق بیست ستون اتاق بزرگی متعلق به آرامگاه قوام السلطنه با دو اتاق به جانب آن و شش اتاق دیگر که سه تا به آرامگاه و سه تای دیگر به نقاشی، مینیاتوری، معرق سازی و میناسازی تعلق دارد، است.
حیاط غربی و شرقی
در پشت آرامگاه قوام فضای سبزی با یک حوض در میان وجود دارد که آرامگاه غلامحسین صاحب دیوانی و درب ورودی آرامگاه قوام در آنجا قرار دارد. و حیاط شرقی در سمت راست حیاط شمالی، دیوار دارای ۱۴ طاقنماست که آرامگاه خاندان معدل نیز در همین قسمت است که در سال ۱۳۸۶ به کوشش میراث فرهنگی با تخریب خانهها و مقبرههای اطراف این محدوده به صورت محوطه شرقی به آرامگاه افزوده شد.
حیاط جنوبی (ورودی اصلی)
در حیاط جنوبی حافظیه، باغچههای بزرگی وجود دارد که گرداگرد آنها گل کاری شدهاست و مابین آنها دو حوض مربع مستطیل بزرگ است. (سنگهای لبه این حوضها همان سنگهای حوض باغ شمالی موزه پارس است که پس از امتداد خیابان کریم خان زند به سمت بازار وکیل، آن را خراب کرده، به حافظیه منتقل کردند) و در دو طرف حیاط، نارنجستان بزرگی وجود دارد. دیوارهای جنوبی و در ورودی باغ از نردههای آهنی ساده ساخته شدهاست و بر نمای خارجی تالار، رو به سمت باغ ورودی غزل نگاشته شدهاست.مساحت بخش جنوبی از در ورودی باغ تا پلکانهای رواق میانی، ۹۹۸۳ متر مربع میباشد.
آرامگاه حافظ در منطقه حافظیه و در فضایی آکنده از عطر و زیبایی جانپرور گلهای شیراز، در هم آمیخته با شور اشعار خواجه، واقع شده است. این مکان یکی از مهم ترین جاذبههای توریستی شیراز به شمار میرود و اهل دل و اهالی این شهر به زیارت این آرامگاه نورانی می روند. استفاده از اصطلاح زیارت خود به خوبی نشانگر آن است که حافظ چه چهره مقدسی نزد ایرانیان دارد.معتقدان این پیر صاحب کرامت، رفتن به آرامگاه او را با آداب و رسومی آیینی همراه میکنند، از جمله با وضو به آنجا میروند، در کنار آرامگاه حافظ کفش خود را از پای بیرون میآورند؛ که این خود در فرهنگ مذهبی ایران نشانه احترام و قدسی بودن مکان است. همچنین مکانی فرهنگی است. به عنوان مثال؛ برنامههای مختلف شعرخوانی شاعران مشهور (به ویژه در روز بزرگداشت حافظ در ۲۰ مهر ماه هر سال) یا کنسرت خوانندگان به خصوص موسیقی سنتی ایرانی و عرفانی در کنار آن برگزار میشود.